آموزش، انتقالِ موضوعی به کسانی است که قبلاً از آن موضوعات اطلاعی نداشتهاند، به طوری که پس از آموزش بتوانند از آموختههای خود استفاده و مشکلاتِ خود را در آن زمینه حل کنند.
نحوه ی فراگیریِ گروهها و طبقاتِ مختلف کاملاً متفاوت است، برای هر دسته به دلیلِ حساسیتها، علاقمندیها، گرایشها و جایگاه شان، شیوههایِ متفاوتی کاربرد دارد. بدیهی است نوآموز باید کوتاهترین، روانترین و لذت بخشترینِ راهها را برای فراگیریِ هر موضوعی طی کند.
واضح است کسانی که به موضوعی احاطه دارند، در پیِ طراحی روشی آموزشی به کسانی هستند که از آن موضوع بی اطلاعند، بنابراین درک موقعیتِ فراگیران از مهمترین نکتههایِ روشهاست. ما دورانِ کودکیِ خود، احساسات، علاقمندیها و موقعیتِ آن ایام را فراموش کرده ایم و درکِ دوباره ی آن کاری دشوار است.
از طرفی بسیاری از دانستههایِ ما در موردِ موسیقی در حقیقت قراردادهایی است که به مرورِ زمان تبدیل به دانشِ موسیقاییِ ما شده اند. باید توجه داشت که درکِ عمیقِ کششِ اصوات از قراردادهایی که برای آن وضع شده بسیار مهمتر است. شناختِ درستِ شدت و ضعفِ صوت و همچنین زیری و بمیِ آن موضوعی مقدم و مهمتر از قراردادهایِ موجود و رایجِ آنهاست. آنچه در روشهای موسیقی به خصوص به کودکان مورد غفلت قرار گرفته همین امر است که به جای مفاهیمِ بنیانیِ موسیقی قواعد و قراردادهای نگارش و امثال آن آموزش داده میشود و این امر باعث ایجاد سوء تفاهماتی در امرِ فراگیری میشود.
کوتاه سخن اینکه ما سالها، با توجه به موضوعاتِ گفته شده در پیِ یافتن و طراحیِ شیوهای بودهایم که بتوان این غفلتهایِ ناخواسته را به حداقل برسانیم، به همین دلیل بازی را به عنوانِ مهمترین وسیله ی آموزشی و توجهِ بنیادین به مفاهیمِ موسیقی را، در طراحیِ این روش مد نظر قرار دادهایم
در روشِ بم بانگ، بهرهگیری از حرکت، اعداد و گفتار که از بدیهیترین یافتههایِ همه ی ماست و همچنین فعالیتهای جمعی و لوازم کمک آموزشیِ مناسب، مورد توجه فراوان قرار گرفته است
نتایجِ حاصل از این شیوه ی آموزش باید تربیتِ هنرمندانی باشد که درکشان از موسیقی و قابلیت و توانمندیشان از نسلهایِ قبل از خود بسیار بیشتر باشد
و همه ی امید ما همین است
© تمام حقوق این وب سایت متعلق به اصغر وفایی است.